توضیحات
معرفی کتاب چه فکر خوبی
چشمهایت را دوست نداری؟ فکر میکنی گوشهایت بزرگند؟ کوکی فکر میکند گوشهای بزرگی دارد و باید آنها را از دیگران پنهان کند. شاید بتواند با یک نقاب این کار را بکند. چه فکر خوبی! حالا همهی مردم شهر دلشان میخواهد نقاب بزنند اما یک مشکل بزرگ پیش میآید.
آدمها با یکدیگر متفاوتند و طبیعت سرشار است از گوناگونی. همهچیز سر جای خودش زیباست. اگر بخواهیم تفاوتها را پنهان کنیم، زیبایی جهان از بین میرود. اینطور نیست؟
در بخش از کتاب چه فکر خوبی میخوانید:
کوکی توی آینه به خودش نگاه کرد و گفن:« چه گوشهای بزرگی! من اصلاٌ از این گوشها خوشم نمیآید.»
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.