توضیحات
کتاب حکایت خوبان؛ نوشتهٔ رضا بابایی است. این اثر حاوی داستانهایی از زندگی اهلبیت (ع) است.
معرفی کتاب حکایت خوبان
کتاب حکایت خوبان با این پیشفرض نوشته شده است که گفتار و رفتار امامها و پیامبرها سرشار از آموزهها و درسهایی است که میتواند به همهٔ انسانها در مسیر زندگی یاری برساند. این کتاب حاوی داستانهایی است که ریشههایی روایی و یا تاریخی دارند. نویسنده این داستانها را اندکی پردازش ادبی و روایی هم کرده است، اما در نهایت دخل و تصرفی در اصل داستان، عبارات کلیدی و حدیثها نکرده است. «خرافهستیزی پیامبر» عنوان نخستین داستان و «خیانت، هرگز!» عنوان آخرین داستان از این مجموعه است.
داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
در بخشی از نوشتارهای کتاب حکایت خوبان میخوانید:
امام صادق (ع) دوست نزدیکی داشت که همیشه در خدمت امام بود و ایشان را همراهی میکرد. روزی همراه هم وارد بازار شدند. دوست امام (ع) غلامش را هم با خود آورده بود. مدتی در بازار گشتند و آنچه را که میبایست خریدند. ناگاه دوست امام (ع) غلامش را گم کرد؛ اما زود او را یافت و به او دشنام داد و «حرامزاده» اش خواند. امام صادق (ع) بسسیار تعجب کرد و دوست خود را سرزنش فرمود. صاحب غلام گفت: « این غلام، کافر است و از پدر و مادر کافر بهدنیا آمده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.