توضیحات
کتاب کهکشان نیستی؛ کمتر کتابی هست که بتواند زندگانی بزرگان وعلما را در قالبی جذاب و رمانگونه به نگارش درآمده باشد، اما کتاب «کهکشان نیستی» به قلم محمدهادی اصفهانی از جمله آنهاست که در روایتی شیرین و دلنشین، از زندگانی آیتالله سید علی قاضی طباطبائی نوشتهاست.
معرفی کتاب کهکشان نیستی
این اثر که ۷۵ بخش دارد، آغاز هر فصل خود، را به آیهای از قرآن اختصاص دادهاست و اگرچه ماجرای کتاب ساخته. ذهن صاحب قلم است اما تلاش شدهاست تا وقایع و دستاوردهای زندگانی این عالم کم نظیر به شکل مستند بیان گردد و در انتهای این نوشتار، بخشهایی با عنوان سفارشها، به دستورات و منابع اشاره دارد تا خوانندگان هر چه بیشتر شخصیت بلند مرتبه ایشان را بشناسند.
در بخشی از نوشتارهای کتاب کهکشان نیستی میخوانید:
((به نظرم گدای نو پا باید کارش را از گوشه ای خلوت آغاز میکرد تا به درستی بیاموزد که گدا بودن آداب ویژه خودش را دارد. اگر گدا هستی، نباید به چیز دیگر فکر کنی.
وقتی آدم ها دست در جیبشان میکنند، باید شروع کنی به دعا کردن برایشان.
باید از او ممنون باشی که با دیگران فرق دارد و حاضر شده از خودش بگذرد و روزی رسان تو باشد…))
در بخش دیگری از این کتاب میخوانید:
آدم مگر چه می خواهد؟ نانی و آبی و جایی برای خواب! اما گویا آدم ها معنای زندگی را نفهمیده بودند. نان بیشتر، آب بیشتر و جای بیشتر. آدم هایی که هر روز از کنار حرم می گذشتند. هرکدام برای خود دنیایی ساخته بودند و در آن زندگی می کردند. چقدر عالمشان حقیر بود. وقتی به من می رسیدند، دست ته جیبشان می کردند و دنبال خرده فلس هایشان می گشتند؛ تازه اگر به این نتیجه می رسیدند که به گدایی آس و پاس چیزی ببخشند. آن وقت ها معنای زندگی برایم فقط در نگاه به ردپای دیگران و چشم داشتن به دست آنها خلاصه می شد. وقتی آدم ها می آمدند. آسمان برای من رنگارنگ بود و وقتی نبودند. حتی اگر خورشید در بلندای خود قرار می داشت، همه جا تاریک به نظر می آمد. ابتدای محلة مشراق، منتهی به ورودی باب شیخ طوسی، جای بساط من بود؛ زیرانداز پاره ای و لباسی کهنه. با متکایی رنگ و رورفته که کمک می کرد تا همان جا بساطم را پهن کنم و بخورم و بخوابم. احدی حق نداشت سلطنتم را تصاحب کند. گداهای دیگر می دانستند که نباید به مملکت من نزدیک شوند. اعتقاد داشتم گداهای بی مقدار تازه کار لایق محل های پر رفت و آمد نیستند. به نظرم گدای نوپا باید کارش را از گوشه ای خلوت آغاز می کرد تا به درستی بیاموزد که گدا بودن آداب ویژه خودش را دارد. اگر گدا هستی، نباید به چیز دیگر فکر کنی. وقتی آدم ها دست در جیبشان می کنند، باید شروع کنی به دعا کردن برایشان. باید از او ممنون باشی که با دیگران فرق دارد و حاضر شده از خودش بگذرد و روزی رسان تو باشد. با همه ی این اوصاف آدم ها با هم فرق داشتند. بسیاری که کمک می کردند، از من گداتر بودند. دست در جیبش می کرد و با مظلوم نمایی ادای گشتن به دنبال پول را در می آورد و در آخر با منت، خرده فلسی در کاسه می انداخت و راهش را می کشید و می رفت و از بادی که به غبغب داده بود، معلوم می شد در این فکر است که چه گلی به سر خود زده!
خرید کتاب کهکشان نیستی
برای خرید کتاب کهکشان نیستی میتوانید از قسمت بالای این صفحه، کتاب مورد نظر را به هرتعداد که مدنظر دارید به سبد خرید خود اضافه کرده و در نهایت با خرید آنلاین سفارش خود را ثبت و در کمترین زمان ممکن این محصول را دریافت کنید.
پشتیبانی محصولات
در صورت هرگونه سوال قبل از خرید و یا پیشنهاد در مورد این کتاب و یا نحوه ارسال، و یا سفارش دیگر کتاب های موجود در سایت میتوانید به پشتیبان آنی کتاب در پیام رسان ایرانی ایتا پیام بدهید.
مشاهده دیگر کتابها
برای مشاهده همه کتاب های آنی کتاب از جمله پکیج های مناسبتی و یا کتب در موضوعات مختلف میتوانید به لینک فروشگاه، بروید و با سیستم فلیتر فروشگاه و یا با جستجو براحتی کتاب مورد نیاز خود را پیدا کنید.
سادات –
ای کاش نسخه الکترونیکی و حتی صوتی کتاب را هم منتشر بفرمایید
حسین –
کتاب با جلد گالینگور تو نمایشگاه عزضه شده؟