توضیحات
معرفی کتاب خاتون و قوماندان
کتاب خاتون و قوماندان روایتی عاشقانه و سراسر احساس از همسر ایشان، امالبنین حسینی، است که مریم قربانزاده با همان قلم ساده و دلنشین همیشگیاش می نویسد و اینک توسط نشر ستارهها به کتابرسان رسیدهاست.
در بخشی از این کتاب منحصربهفرد چنین میخوانیم:
((بارها این سخن علیرضا را برای خودم و آنها تکرار میکردم که ما در سه جبهه میجنگیم: «جنگ اول با خودمان است که هوای نفس را بکشیم و از تعلقات دنیا دل بکنیم؛ جبهه دوم جنگ با مزدوران اسرائیل و آمریکاست و جبهه سوم اینجاست؛ در شهر و کوچه و خانههای خودمان که به مردم ثابت کنیم ما برحقّیم و برای خدا میرویم». تأکید علیرضا این بود: «قِسم سوم جنگ، سختتر است». من داشتم در جبهه سوم میجنگیدم، بدون آنکه فَیر کنم یا جراحت بردارم.))
بخشی از کتاب خاتون و قوماندان
مردادماه سال ۷۹ بود. من وارد نوزدهسالگی شده بودم. یک روز مامانِ عالیه، یکی از همسایهها با عکسی سهدرچهار به خانه ما آمد. گفت: «برادرم سیدامیر دوستی دارد که این عکسش است. در سپاه حضرت رسول کار میکند. آدم خوبی است. خیلی مؤمن است، اما پولی ندارد. به فکر پول درآوردن هم نیست. چون آدم خوب و باایمانی است، دوستانش دارند برایش آستین بالا میزنند».
قرار شد که مادرم با پدرم صحبت کند. سه روز بعد دوباره آمد و گفت: «برای دوست برادرم کار عاجل پیش آمد و رفت مأموریت؛ اما سپردیم زودتر بیاید. الان ایران نیست. رفته است افغانستان. قرار است وقتی بیاید در اولین فرصت خودش را هم بیاوریم».
برای خرید کتاب خاتون و قوماندان
برای خرید کتاب خاتون و قوماندان میتوانید از قسمت بالای این صفحه، کتاب مورد نظر را به هرتعداد که مدنظر دارید به سبد خرید خود اضافه کرده و در نهایت با خرید آنلاین سفارش خود را ثبت و در کمترین زمان ممکن این محصول را دریافت کنید.
پشتیبانی محصولات
در صورت هرگونه سوال قبل از خرید و یا پیشنهاد در مورد این کتاب و یا نحوه ارسال، و یا سفارش دیگر کتاب های موجود در سایت میتوانید به پشتیبان آنی کتاب در پیام رسان ایرانی ایتا پیام بدهید.
مشاهده دیگر کتابها
برای مشاهده همه کتاب های آنی کتاب از جمله پکیج های مناسبتی و یا کتب در موضوعات مختلف میتوانید به لینک فروشگاه، بروید و با سیستم فلیتر فروشگاه و یا با جستجو براحتی کتاب مورد نیاز خود را پیدا کنید.
اتمام مطلب//
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.